قسمت دوم
-میرزای ید اللّه قشنگ
به دنبال ورود فرهنگ اروپایی به کشور ما،اشخاص خود کمبین برای مطرح شدن و جلب توجه ژستهای فرنگی مآبانه میگرفتند که البته مورد تمسخر دیگران نیز بودند.از جمله این اشخاص دانشجویانی که برای ادامه تحصیل به اروپا میرفتند و بعد از چند سال که به کشور باز میگشتند طوری رفتار میکردند که گویی برای اولین بار است ایران را میبینند.نمایشنامهای با این مضمون تحت عنوان جعفرخان از فرنگ برگشته توسط آقای حسن مقدم نیز نوشته شده است.
بازی نمایشی میرزای ید اللّه قشنگ در واقع نگاه انتقادی به این نوع رفتارها داشته است.
منبع:مجله تئاتر
نحوه اجرا
خانمی با لباس مبدل شامل کلاه لبهدار،نیمتنه،شلوار نقش میرزا ید اللّه را روایت میکند.(البته گاهی برای ایجاد خنده بیشتر تقلیدچی شلوار پارچهای کشدار به تن میکند و روی آن کمربند میبندد).ساز مورد استفاده در این بازی مانند دیگر بازیهای نمایشی داریه است.صحنه گرد و تماشاچیان گردتاگرد اتاق مینشینند.
تقلیدچی میرزا ید اللّه با ریتم داریه شروع به خواندن میکند و خود را به رخ دیگران میکشد.کلاهش را برمیدارد و اشاره به نیمتنهاش میکند.
میرزا ید اللّه:میرزای ید اللّه قشنگ
آمده از شهر فرنگ
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:کلاه لبدار به سرش
نیمتنه کوتاه بر تنش
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:به گردنش افسار خر
تسمه جای شال کمر
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:نابینا چونکه چشمشه
به روی چشم عینکشه
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:زیاد شده سبکی اداش
قاشق و چنگال پا غذاش
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:آبو با چنگال میخوره
آش و با گزلیک میبره
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:صبح به جای نون و عدس
سوخاری میکنه هوس
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:لابد آب هم سیفونه
عصاش خلال دندونه
دمگیری:بارک اللّه میرزا
بارک اللّه میرزا
میرزا ید اللّه:چیه؟
دم گیری:ز پاریس اومده.
میرزا ید اللّه:اون همه از فرنگیا
ایناشو آورده برا ما
دمگیری:(با ریتم تند داریه)
حضار:اون همه از فرنگیا
ایناشو آورده برا ما
تماشاچیان با هلهله و فریاد دنبال میرزا میکنند و میرزا از صحنه خارج میشود.
راوی:ماندانا شیری 31 ساله خانهدار اهل خرمشهر
-بازی نمایشی مشتی حسن بک
این بازی تک نفره است.داستان این بازی از این قرار است که:
زنی که شوهر هوسبازی دارد و از دست چشمچرانیها و بداخلاقیهای او به ستوه آمده برای دیگران درددل میکند.
در این بازی هم تماشاگران در بازی شرکت دارند و با تقلیدچی همخوانی میکنند.موسیقی در این بازی تنبک(دنبک)است که توسط یکی از زنان نواخته میشود.صحنه نمایش گرد است.
زن درحالیکه لنگلنگان راه میرود شروع به خواندن میکند.
زن:مشتی حسن بک کتکم زده
با چوب نمناک کتکم زده
باباش دیشب با چکم زده
ماماش پریشب لگدم زده
حضار:کی گفته بود زن بگیری حسن بک
خرجتو از من بگیری حسن بک
زن:از وقتی پولدار شده
عینک میزنه
از پشت عینک
چشمک میزنه
واسه خانمها
فندک میزنه
حضار:حضار:کی گفته بود زن بگیری حسن بک
خرجتو از من بگیری حسن بک
زن:شب که میآد خونه کتکم میزنه
روزا میره زنا رو دید میزنه
مشت و لگد
به صورتم میزنه
حضار:کی گفته بود زن بگیری حسن بک
خرجتو از من بگیری حسن بک
زن:الهی حصبه و اوریون بگیری
حضار:حسن بک
زن:الهی تو راه دکتر بمیری
حضار:حسن بک
زن:الهی تو بمیری من نمیرم
حضار:حسن بک
زن:سر قبرت بیام گل بچینم
حضار:حسن بک
راوی:شهرام،47 ساله،راننده،اهل تهران
-بازی نمایشی خانم دراز
بازی نمایشی است فقط در مراسم عروسی اجرا میشود.دو نفر بازیگر دارد.نفر اول خانم دراز که باید دارای قد بلندی باشد و نفر دوم عروس.
در این بازی هم مانند بازیهای نمایشی دیگر تماشاچیان که در واقع میهمانان جشن هستند به عنوان همخوان شرکت دارند.
نکته قابل توجه در این بازی،استفاده از ماسک است که با ابتداییترین ابزار ساخته میشود به این ترتیب که ته قابلمه یا دیگ سیاهی را با خمیر آرد به شکل صورت نقاشی میکنند،بازیگر دیگ را به جای صورت خود میگیرد به طوری که ته دیگ در واقع حکم صورت بازیگر را دارد.
این بازی در بروجرد واقع در استان لرستان اجرا میشود.
خانم دراز کنایه از قد بیش از حد بلند زن بازیگر است و به قصد مضحکه این نام روی شخصیت این بازی گذاشته شده.
نحوه اجرا
زن قد بلندی درحالیکه کودک خردسالی را روی گردنش نشانده و دیگ کوچکی که ته آن را با خمیر به شکل صورت نقاشی کرده به دست کودک داده، وارد میشود.کودک با دو دستش دو لبه دیگ را نگه میدارد به طوری که ته دیگ به سمت روبهرو قرار میگیرد.روی دیگ را چادر بلندی میپوشاند که تا روی پاهای زن بر روی زمین کشیده میشود.به طوری که گویی زن چادر سرش کرده است و صورتش را که همان ته دیگ است گرفته.
بعضا زن خودش دستانش را بالا میگیرد و دیگ را روی دستانش قرار میدهد(این عمل به این خاطر انجام میشود که قد زن بیش از حد بلند نشان داده شود.)در این صورت چادر به زیر دیگ سنجاق میشود.
زن بیخبر وارد مجلس میشد.معمولا چراغها را در لحظهء ورود خانم دراز خاموش میکنند.به طوری که وقتی چراغ روشن میشود خانم دراز وسط مجلس ایستاده است تعدادی از مهمانان که بیخبر هستند از ترس جیغ میکشند و بقیه با شادی کف میزنند.
به محض روشن شدن چراغ خانم دراز شروع به احوالپرسی با میهمانان میکند.
به سمت عروس میرود.
خانم دراز:ای دست و پا حنایی
ای ماه گیس طلایی
یه ماچ بده
(عروس رویش را برمیگرداند به این معنی که نمیدهد)
حضار:نمیده نمیده
خانم دراز:پولت میدم
حضار:نمیده نمیده
خانم دراز:ای دست و پا حنایی
ای ماه گیس طلایی
داماد خوشگلت میدم
سرور و سالارت میدم
یه شاخ شمشادت میدم
یه ماچ بده
حضار:میده و میده
میده و میده
ماچش بده
ماچش بده
در این موقع همه هلهله کنان دست میزنند و شور و هیجان بازی به اوج میرسد خانم دراز به سمت عروس میرود و بوسهای بر گونه عروس میزند و شروع به خواندن میکند.
خانم دراز:هدهد خبر آورده
مشک و عنبر آورده
بادام تر آورده
عروسک قشنگ آورده
داماد زرنگ آورده
حضار:مبارک و مبارک
مبارک و مبارک
راوی:شمسی روزبهانی،61 ساله،اهل ملایر
بازی مرغ زرد پا کوتاه
ای بازی دو نفره اجرا میشود.پیش زمینه خاصی ندارد و فقط جهت سرگرمی و تفریح اجرا میشود. در این بازی گفتگو برمبنای سؤال و جواب پیش میرود.
نفر اول زنی است که مرغش توسط شغال خورده شده، نفر دوم شغال است.بازی با ضرب با ضرب تنبک اجرا میشود.تماشاگران به عنوان همخوان در بازی شرکت دارند.
نحوه اجرا
(زن ناراحت و گریان وارد میشود.)
زن:یه مرغ خوبی داشتم خیلی دوستش میداشتم.
روزها مونسم بود.شبها همدمم بود.خیلی دوستش میداشتم.خوب نیگرش نداشتم.
شغاله اومد و بردش
سرپا نشست و خوردش
حضار:کدوم مرغ؟
زن:اون مرغ زرد پا کوتاه
گردن دراز سینه هما
که شش قرون میخریدن ندادمش.
حضار:کدوم مرغ؟
زن:همون مرغ که دون رو خورده؟
حضار:کدوم دون؟
زن:همون دون که آب آورده.
حضار:کدوم آب؟
زن:همون آب که جوب آورده.
حضار:کدوم جوب؟
زن:همون جوب که چوب آورده.
حضار:کدوم چوب؟
زن:همون چوب که جوب آورده.
حضار:واسه چی؟
زن:واسه شغالی که مرغو خورده.
حضار:کدو شغال؟
(زن به اطرافش نگاه میکند شغال را میبیند که مشغول لیسیدن دستهایش است به طرف او میرود.)
زن:همین شغال
مرغ منو تو بردی؟
بعدم نشستی خوردی؟
شغال:من بردم
بعدم نشستم خوردم
(زن با چوب به جان شغال میافتد و ظاهرا او را کتک میزند.)
زن:شغاله پات بشکنه
ایشاء اللّه
حضار:ایشاء اللّه
ایشاء اللّه
زن:چشمات کورشه
ایشاء اللّه
حضار:ایشاء اللّه
ایشاء اللّه
زن:گوشات کرشه
ایشاء اللّه
حضار:ایشاء اللّه
ایشاء اللّه
زن:جونت درآد
ایشاء اللّه
حضار:ایشاء اللّه
ایشاء اللّه
در پایان شغال از دست زن فرار میکند و زن هم به دنبالش میدود و از صحنه خارج میشود.تماشاگران با دست زدن و هلهله بازی را به پایان میبرند.
راوی:طاهره آتش بر آب،44 ساله،خانهدار،اهل اهواز
یکی از کاملترین تجربههایی که براساس ساختار نمایشهای شادیآور زنانه به سرانجام رسیده و توانسته گامهای تکاملی این نوع بازی را به ظهور برساند،نمایشنامه<<هفتخواب>>تنطیم و نگارش شهناز روستایی است.در این نمایشنامه به خوبی از عناصر تشکیل دهنده نمایشهای شادیآور زنانه مثل کلام موزون،استفاده از بازی،استفاده از شیوه نمایش روایی و دیگر عناصر تقلید بهرهگیری شده است.اهمیت موضوع بیشتر در آن است که نویسنده موفق شده یک داستان کامل مانند یوسف و زلیخا را در قالب این سنت نمایشی عرضه نماید و دیگر ویژگی مهم آن به کارگیری بخشی از تصنیفهای قدیمی در مقام زبان حال شخصیتهای نمایش استفاده کند که خود یکی از سنتهای شکلگیری نمایشهای شادیآور بوده است.
-نمایشنامه هفتخواب
نمایشنامه هفتخواب داستان یوسف زلیخاست که در قالب هفتخواب اجرا میشود.این نمایش به شیوهء روایی اجرا میشود و دیالوگهای نمایش برمبنای تصنیفهای قدیمی ایرانی و بازیهای شادیآور زنانه ایرانی نوشته شده است.تمامی بازیگران خانم هستند.نقش مردها را نیز خانمها اجرا میکنند(مردپوش).این نمایش به شکل گروهی کارگردانی میشود و نحوه نگارش و کارگردانی به روش کارگاهی انجام میشود.در طول تمرینها قسمتهایی از متن تغییر خواهد کرد.
شهناز روستایی